محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

زمان

                  زمان،مثل ماهي از ميان دستان من و تو مي لغزد و مي گريزد.روز دوشنبه ساعت ده و سی پنج دقيقه بیست وشش اردیبهشت ٩٠ به دنيا آمدي و چشم و دلم را روشن كردي .حالا پيش چشم هايم لحظه به لحظه و روز به روز مي بالي و به فرداهاي ناديده و ناشناخته مي رسي.مثل گيراترين شراب جهاني.هر وقت خسته و دلگير مي شوم ،كمي در بغل گرفتنت ،و بوسيدنت جان دوباره به من مي دهد و سرمست مي شوم براي اينكه برخيزم و زندگي را از سر بگيرم.با تو زندگي نمي كنم. زندگي را مي نوشم.     ...
12 دی 1390

کریسمس مبارک

شیرینک من ھمیشه نزدیک کریسمس و تولد حضرت مسیح که میشد انتظار کودکانه ی من اغاز میشد انتظار برای ارزوھای کوچک و بزرگ انتظار برای جشن تولدم ... که درست چند روز قبل از میلاد مسیح است انتظار برای باریدن برف درست مثل کارتون ھای کودکی انتظار برای ھدیه ی بابانوئل ... که ھیچ وقت به دستم نرسید وھمیشه سوالی بدون پاسخ داشتم چرا بابانوئل به ایران نمی اید چرا به بچه ھای مسلمان ھدیه نمیدھدو اما امروز سوالی ندارم و خاطره ای شیرین ا ز ان روزھا برایم باقی مانده و عکسھای تو برایم لذت بخش است ... چون بوی کودکی میدھد   سالروز تولد پیامبر عظم الشأن، منادی ارزشهای و...
12 دی 1390

نی نی خونه ما

پسر بهاری من هستی و با بودنت هرلحظه رو برامون بهترین,ناب ترین...شیرین ترین بیادموندنی ترین لحظه میکنی هفت ماه و ١٥ روزه ی من واضح به من میگی *ام ما* با مکس,امممم ما...عاشقتمممممممم مامان...جواب من همیشه جونه مامان بابا برات اسطوره است...وقتی میاد فقط نگاهت به باباییه و خوب همه ی کاراشو کنترل میکنی... هرچی بهت میدم از این دست به دست دیگه ات میدی و خوب نگاهش میکنی و این یعنی کنترل روی دستای کوچولوت خداروشکر مامانی این کامپیوتر چی داره که اینقدر بهش علاقه مندی؟؟زود میای و همه دکمه هاشو میزنی و مخصوصا دکمه ی روشن و خاموش کردنش که یه چراغ کوچولو داره...یهو خاموش...........! فدات بشم که یاد گرفتی اشیا رو میکوبی...اسباب ...
12 دی 1390

آرزو میکنم

  طاها  جانم برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی آنچه را که باید دوست بداری و فراموش کنی آنچه را که باید فراموش کنی . برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم. برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی و با خنده‏ ی کودکان. برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار. بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی. ...
12 دی 1390

خدا جونم هر چقدر بگم شکرت بازم کمه.

خدارو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام خدارو می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام خدارو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت خدارو می خوام نه واسه زشت و زیبا خدا رو می خوام نه واسه خودم که باشم یا برم خدارو می خوام نه واسه ی روزای تلخ آخرم خدارو می خوام نه واسه سکه و سکو و مقام خدارو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام خدا رو دوست دارم برای اینکه تورو بهم داده خدا جونم خیلی دوست دارم   ...
12 دی 1390

تو زیبا ترین آرزوی منی

  " طاها جانم" برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه.. تو زیباترین آرزوی منی   ...
12 دی 1390